شعر وفات حضرت خديجه (س)
خدیجه الکبری
شعر را باید دوصد دیوان و دفتر داشتن
تا از آن بانو مگر یک واژه در بر داشتن
من به فهم ناقص خود اینقدَر دانستهام
میتوان در وصف او یک عمر منبر داشتن
دست رد بر سینهی جاه و مقام خود زدن
خواستگاری از یتیم مکه در سر داشتن
طعنهی اغیار را با جان خریدن، در عوض
جایگاه ویژه در قلب پیمبر داشتن
روزگاری که در آن فرزند دختر ننگ بود
سربلند و مفتخر بودن به کوثر داشتن
پاسداری کردن از دین با تمام مال خود
همترازی اینچنین با تیغ حیدر داشتن
مادری کردن برای مادر آیینهها
شأنی از آسیه و مریم فراتر داشتن
“من به جای کل این عالم مسلمان توام”
با همین جمله غم از دوش نبی برداشتن
سال اندوه پیمبر بود سال مرگ او
آن که لبخندش بری بود از برابر داشتن
هیچکس مانند او شایستهی این نام نیست
مومنین را میسزد اینگونه مادر داشتن
علی سلیمیان