بزرگ مدینه بزرگ همه
دعاى قنوت شب فاطمه
.
بیا خانه را آب و جارو زدم
به عشقت خودم پشت در آمدم
خودم آمدم تا سلامت کنم
به جای همه احترامت کنم
بیا احترامت فقط با من است
جواب سلامت فقط با من است
تو خورشید زهراى این خانه اى
عزیزم تو آقاى این خانه اى
مهیای تو خانه را ساختم
علی جان بیا سفره انداختم
بیا سیر امشب نگاهت کنم
تماشاى این روى ماهت کنم
نگاه تورا از خدا خواستم
من از دار دنیا ترا خواستم
تمناى دستان سرد منى
تو دلگرمى من , تو مرد منى
بیا چاره حال پروانه کن
کمى گیسوان مرا شانه کن
اگر گیسوانم بهم ریخته
کمى کارِ خانه سرم ریخته
سرم را اگر پیش تو بسته ام
اگر گریه کردم , کمى خسته ام
خیال تو راحت رویم زرد نیست
اگر گریه هم کردم از درد نیست
که اینگونه دلگیر کرده ترا؟
چه کس اینچنین پیر کرده ترا؟
به امر پیمبر عمل میکنى
بمیرم که زانو بغل میکنى
ببینم ترا روبراهى علی؟
بمیرم برایت الهى علی
غمت را روى شانه ام برده ام
نگو از غریبى مگر مرده ام؟
مدینه اگر نیست , گریان تو
من و بچه هایم به قربان تو
به دنیا پرستى عمل میکنند
شنیدم ترا کم محل میکنند
اگر بى قرارى , به مسجد نرو
اگر غصه دارى , به مسجد نرو
کنار من و بچه هایت بمان
همینجا نماز جماعت بخوان
تو مولاى والا مقام منى
بدان تا قیامت امام منى
اگر چه در خانه ات هم شکست
على خانه تو بهشت من است
یل خیبر اینقدر گریه نکن
جلوى در اینقدر گریه نکن
من از اشک مردانه دق میکنم
همین گوشه خانه دق میکنم
مگر مرده باشم تو گریه کنى
زمین خورده باشم تو گریه کنى
تو به حد کافى پریشان شدى
همان کوچه بس بود گریان شدى
زمین خوردن من فداى سرت
کتک خوردم اصلا فداى سرت
بر آن خون دیوار خیره نشو
به تیزى مسمار خیره نشو
به جان على پهلویم بهتر است
عزیز دلم بازویم بهتر است
تو حرف از مدینه شنیدى على
سر من خجالت کشیدى على
حلالم کن از غم شکستى على
تو از فاطمه راضى هستى على؟
جواب کسى را نده هرچه گفت
ببین رفتنى ام به زحمت نیفت
نمى مانم اینقدرها همسرم
بزودى از این کوچه ها می پرم
همین صبح تابوتم آماده شد
لباس حسینت هم آماده شد
محمد جواد پرچمی