رئوف آلِ على
کبوترانه به سوى تو آمدم آقا
کبوتر حرم و جلد مشهدم آقا
میان این همه سختى دلم به تو قرص است
دخیل بسته ام و رو به تو زدم آقا
به مهربانى تو من پناه آوردم
تورا به جان جوادت مکن ردم آقا
جنون عشق تو عقل مرا به غارت برد
جنون اول راه است..قدم قدم آقا…
–
به عشقِ عشقِ خودت سر به باد خواهم داد
و من به اهل زمین عشق یاد خواهم داد
–
دوباره إذن دخول و دوباره بوى حرم
شبیه گشته ام آقا به خلق وخوى حرم
حرم حرم حرم از روى لب نمى افتد
همیشه چشم دلم هست سمت و سوى حرم
قبول!نوکر خوبى نبوده ام اصلاً
جلا ببخش مرا هم به آبروى حرم
رئوف آلِ على أز تو خواهشى دارم
نذار تا که بمیرم در آرزوى حرم…
–
تورا به بنده محبت…مثال باید زد
تورا در أوج سخاوت مثال باید زد
–
هنوز درک من از شان تو جدا مانده
چرا که چند قدم از تو تا خدا مانده
به جاى جاى حرم فکر مى کنم انگار
بهشت روى زمین زیر پاى ما مانده
تو مهربانى و من دلخوشم به این آقا
بگیر دست غلامى که از تو جا مانده
بدون هیچ خجالت..ببخش..غلط کردم
ترحمى بنما بر گداى وا مانده
–
شبیه إبر بهارى به من ببار أز عشق
قسم به جان تو لایمکن الفرار از عشق
–
تویى معلم دریا و ساحلت هم من
تویى کریم کریمان و سائلت هم من
تمام منصب عالم براى دیگر ها
تو پادشاه منى گرد محملت هم من
عجب خیال قشنگى…که شاعرت باشم
تو گوش و دل بسپارى و دعبلت هم من..
بخوانم از که برایت؟حسین آقا جان
که هم تو گریه کنى هم که منزلت هم من…
–
دوباره بوى محرم دوباره ماه حسین
خدا کند که بمیرم براى آه حسین…
آرمان صائمی