شعر مناجات امام حسين (ع)
روضه واجب است
حسینی منصب ام پس میزنم دیگر عناوین را
گدایم ، پادشاهی میکنم حتی سلاطین را
گِلیمی پهن کردم بر سر راهت ، تفضّل کن
شنیدم دوست داری همنشینی با مساکین را
قسم بر مادرت زهرا یقیناً حال ما خوش نیست
اگر روزی ببندند این دَرِ دارلمجانین را
زبانم لال ، حرف از لغو هیئت در محرم هست
خودت برهم بزن چون اربعین کلّ قوانین را
تَشَّیُع ضربه ها خورده از این بی فکر و تدبیری
نکن بر ما مسلّط شیخِ بی ایمان و بی دین را
“ابد والله ما ننسى حسینا” اعتقاد ماست
توسّل را بگیری باخت دادم دین و آئین را
بسوز ای دل که وجهالله با صورت زمین خورد و
تماشا کرد خواهر لحظه ی افتادن از زین را
مبادا تاکه ذبحت را ببیند زینب کبری
از این رو برگزیدی قتلگاه گود و پایین را
خدا لعنت کند آنکه سرت را سربهسر کرده
سرت را داد و جایش با طلا پر کرد خورجین را
امیرحسین نجمی