شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

سیزده جرعه

سیزده جرعه

سیزده جرعه زنم از روی رخشان علی ‌
یکصد و ده بار هدیه , جان به قربان علی

ازبهشت آدم اگربا جرم گندم آمده
من به جنت می روم از خوردن نان علی

گرخدا با روی حیدر با نبی گفته سخن
بهتر این باشد که گویم مدح سلمان علی

هرکریمی سفره داری کرده در این روزگار
روز اول بوده او در سفره , مهمان علی

مصطفی فرمود هر جا رفت بر آنجا روید
برنباید داشت چشمان را ز چشمان علی

گشته چون تقوا محک در سایه حصن حصین
می شود سنیجده هر مومن به ایمان علی

عاقبت بر خیر میگردد هرآنکه وقت مرگ

چون بیفتد روی او بر روی خندان علی

هر که می آید نجف بر پای او خورده زمین
اندک اندک می رسد بر جمع مستان علی

گنبد و ایوان و صحن و مضجع او مال من
این دل و عشق و نگاه و بوسه از آن علی

تا قلم بر روی کاغذ رفت ماتش برده بود
در ثنا گوی غزل الفاظ ,حیران علی

حامدآقایی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا