شعر روضه حضرت سیدالکریم حسنی(ع)
مسافر دیار ری , ز حلقه ی بلا منم
آن که بود زیارتش , شبیه کربلا منم
من از تبار عترتم , ز خاندان عصمتم
کشته ی جام محنتم , همسفر بلا منم
منم به کوی دل مقیم , عبد خداوند عظیم
منم کریم بن کریم , زاده ی مجتبی منم
فروغ شمع انجمن , امیر وادی سخن
نواده ی نسل حسن , ز آل مرتضی منم
نور خدای دادی ام , به راه حق منادی ام
عبد امام هادی ام , ولی اولیا منم
چهار امام دیده ام , حدیثشان شنیده ام
رنج و بلا کشیده ام , وارث نینوا منم
به ری هر آن که زائر است , به کربلا مسافر است
به اهل عشق ظاهر است , که کعبه ی ولا منم
مهر دیار مشرقین , به فاطمه نور دوعین
ناله زن داغ حسین , به اشک و گریه ها منم
شبیه او شدم غریب , به راه دلبر و حبیب
اجل بود مرا طبیب , به غصه آشنا منم
غریب دور از وطنم , لاله ی دشت و دمنم
عبد شه بی کفنم , بر او به اقتدا منم
دلم که بین سینه بود , به هر تپش نوحه سرود
به محنت ماه کبود , اسیر و مبتلا منم
در دل من به زمزمه , بزم عزاست قائمه
کشته ی داغ فاطمه , ز جور اشقیا منم
محمد مبشری