شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زهرا (س)
شعر شهادت حضرت زهرا(س)
نیست در زانوی من تاب و توانی فاطمه
کاش می شد بیشتر پیشم بمانی فاطمه
نیمه شب با سرفه های گاه و بی گاهت مدام
دخترت را پای بستر می نشانی فاطمه
گریه دارد می کند زینب از آن روزی که تو
حرف هایی را زدی با او نهانی فاطمه
من نمی گویم در آغوشت بگیریش ولی
گیسوانش را اقلاً ..!! میتوانی فاطمه!؟؟
چند وقتی هست هر دفعه کنارت میرسم
معجرت را روی صورت می کشانی فاطمه
حرف رفتن میزنی شاید فراموشت شده
که برای زندگیم آب و نانی فاطمه
سعی کن بهتر شوی… من هم دعایت میکنم
آمینش را ولی باید بخوانی فاطمه
شیشه عمر علی هستی عزیز مصطفی
جان من بالا تو بالاتر از آنی فاطمه
محمد کیخسروی