توبه از جرم و خطا , حالِ سحر می خواهد
خلوت نیمه ی شب,اشک بصر می خواهد
وادی طور همین هیئت هر هفته ی ماست
دیدنِ نور خدا اهلِ نظر می خواهد
سختی گردنه ی عشق زمینت نزند
راه پُر پیچ و خمش مرد سفر می خواهد
صِرف این سینه زدن ها به مقامی نرسیم
مَحرم راز شدن دیده ی تر می خواهد
رب سبحان جهت بخشش ما اهل بکاء
محشر از مادر سادات نظر می خواهد
عمل زینب کبری به همه ثابت کرد
سر شکستن ز غم دوست,جگر می خواهد
سر عباس به نی, نکته ی نغزی دارد
غیر خورشید , سماوات قمر می خواهد
وحید قاسمی