این گدا مرحمت از دست شما می خواهد
سخت بیمار شده دل که شفا می خواهد
با صفا با تو صفا , بی تو صفا بی معناست
بیت ویرانهء من از تو صفا می خواهد
بی تو ارباب شدن مثل گدا بودن هاست
با تو ارباب شدن حال گدا می خواهد
“عاشقی شیوهء رندان بلاکش باشد”
هیچ شک نیست که این درد دوا می خواهد
عاشقم , بال بده تا بپرم تا بامت
این پریدن پری از جنس خدا می خواهد
حرم اینجاست , همینجا که شکسته است که باز
چشم واکرده و باز عشق تو را می خواهد
تو کریمی و من امّید کرامت دارم
این دل از دست تو یک کرببلا می خواهد
وحید محمدی