شعر گودال قتلگاه
غزال گودال
جنجال بود و…
لب تشنه ای درگوشه ی گودال بود و…
گودال بود و…
ازنیزه و شمشیرمالامال بود و…
می رفت بالا
تیغی که دست نفرت دجال بود و…
دجال بود و…
درزیرپایش پیکری پامال بود و…
ازمیهمانش
با سنگ زنها گرم ِ استقبال بود و…
«ای وای, ای وای»
ذکرلبان ِ مادری بدحال بود و…
وحید قاسمی