شعر شهادت حضرت زهرا (س)
فاطمه یعنی تمام حسن ها در یک نفر!
آه زینب جان در آغوشش کمی آهسته تر …
بر تن مادر نشانی هست از آغوش ِدر!
آن قدَر از خارها بربرگ گل رد مانده که –
بوسه ی باران ندارد روی بهـبودی اثـر
درد دارد قامت یاسی که طوفان دیده است
روی دست زخمی اش آرامتر بگذار سر
این تماس آخر موی تو با دستان اوست
بعد از این باید ببافد گیـــس هایـت را پدر
اشک ها را پاک کن مادر نگاهت می کند
با همین چشمان بسته ازهمیشه بیشتر…
شهر نامردیست اینجا کاش آرامم کـنـد
چشم های چاه بعدازفصل سرد این سفر
فاطمه نورعلیزاده
با سلام وبلاگ خوبی دارید از شما دعوت می کنم از وبلاگ بنده دیدن فرمائید واز نظرات سازنده خود ما را بهره مند سازید و در صورت تمایل با هم تبادل لینک داشته باشیم.
azentezartadidar.blogfa.com