شعر شهادت اصحاب امام حسين (ع)

کریم اهل بیت (ع)

چه میشود که دوباره مجالمان بدهی

و وسعتی به فضای خیالمان بدهی

برایآنکه بیاییم در بقیع شما

برایآنکه بیاییم بالمان بدهی

چه میشود که برای گرفتن حاجت

برایاینهمه پاسخ سوالمان بدهی

کنارحج که دعای مدام این ماه است

سفر بهشهر مدینه به فالمان بدهی

و چندساعت دیگر از این ضیافت را

قنوت واشک و دعا, حس و حالمان بدهی

برایآنکه ضریحت به قم بنا گردد

چه میشود که شما هم مدالمان بدهی

شماترنم زیبای شعر بارانی

تو آندلی که ربودی دگر نمی رانی

رطببده به گدایت برای افطارش

شفابده به دل و سینه ی گرفتارش

کمککتید نیفتد درون این دنیا

دعاکنید نیفتد به دوزخ آمارش

نوشتهاند غلامت بهشت می آید

بهشتمی برد او را خودش به اصرارش

هرآنکه وقف تو شد با نگاه مادرتان

عجیبرونق خوبی گرفت بازارش

خرابههای دل و فکر و ذهن را آقا

سپردهام به نگاهت به دست معمارش

شمیمیاس مدینه ز سمت خانه ی توست

برایآنکه بیابد تو را طرفدارش

شفاعتاست برایم قنوت سبز شما

حماسهاست همیشه سکوت سبز شما

کریماین دل ما باز یاکریم شماست

و تحتلطف و عنایات مستقیم شماست

شما کهخانه یتان این دل است حرفی نیست !!

دلرمیده ی من نیز در حریم شماست

و تااجازه ندادی به غایتت برسد

نشستهگریه کنان در حرم مقیم شماست

نشستهگوشه ای از کوچه ی بنی هاشم

گدایتانکه همان سائل قدیم شماست

نشستهتا که بیایی عنایتی بکنی

نشستهمنتظر رحمت نسیم شماست

مددنما که محرم به قله ات برسم

تمامقیمت من گریه بر یتیم شماست

پدر ومادرم آقا فدای قاسمتان

چه بیحد است برای زمین مکارمتان

از اینسیاهی دنیا حجاب میگیریم

جوابادعیه را مستجاب میگیریم

برایآنکه همیشه حوالیت باشیم

سه شببروی سر خود کتاب میگیریم

کتابرا که به حق شما قسم دادیم

از اینتلولو سبز آفتاب میگیریم

و بعداز آن دو سه بیت از بقیع می خوانیم

برایشستن قبرت گلاب میگیریم

برایپنجره ها یک دخیل از احساس

و ذکرنام تو را بی حساب میگیریم

برایآنکه بسازیم بارگاه تو را

برایدیدن مهدی شتاب میگیریم

چه خوببا همه ی شهر عاشقت باشیم

چه خوبتا ابد الدهر عاشقت باشیم

 

 مجتبی کرمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

  1. سلام با چند شعر
    به روزم
    _____
    ۱)شب خنجر آبدیده دارد در دست
    خورشید به خون طپیده دارد در دست (غلامرضا کافی)
    _____
    ۲)مزن به سینه ی من دست رد، نباید دید
    برادری به دلش این همه شرر دارد (حامد خاکی)
    _____
    ۳)آسمان اشک شوق می بارید
    عشق روی زمین قدم می زد (حامد خاکی)
    _____
    ۴)تمام درد دلت را که از سفر گفتی
    گمان کنم که دلت سوخت مختصر گفتی (حامد خاکی)
    _____
    ۵)دیگر خداحافظ، حلالم کن علی جان
    جان تو جان بچه ها کاری نداری؟ (حامد خاکی)
    _____
    ۶)همه ی خونِ دلش از جگرش بیرون زد
    غم او لحظه ی قتل پسرش بیرون زد (قاسم نعمتی)
    _____
    ۷)با یاد روز حادثه ها گریه می کنم
    از خوف خشم و قهر خدا گریه می کنم (حسین ایمانی)
    _____
    ۸)گویا که حرم نداشتن ارث شماست
    بی مرقد و بی صحن وسرایی قاسم (قاسم نعمتی)
    _____
    ۹)گودال قتلگاه پر از بوی سیـــــــب بود
    تنـــها تر از مسیح، کسی بر صلیب بود (علیرضا قزوه)
    _____
    ۱۰)تا دهد صبح ازل هدیه به سلطان ابد
    بر سر دست برد نعش علی اکبر خویش (سید محمد علی ریاضی یزدی)
    _____
    ۱۱)…….
    _____
    بفرمایید
    منزل خودتونه
    _____
    باعلی یاعلی مددی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا