از زبان حضرت زینب سلام الله علیها
یکباره آسمان و زمین رنگ غم گرفت
دشمن رسید و آه تو را دست کم گرفت
آتش رسید و غربتمان را به رخ کشید
معجر میان معرکه با شعله دم گرفت
جوهر ز خون سینه ی مادر گرفت میخ
نام تو را ز بودن با ما قلم گرفت
هر روز پیش چشم پدر راه می رود
آنکه تو را نیامده از مادرم گرفت
از پشت در به کوچه و سیلی رسید کار
راه نگاه مادر ما را ورم گرفت
حسین واعظی