می بینم از نسیم سبک تر شده تنت
از بسکه تکه تکه مکرر شده تنت
با سی هزار حرمله تنها شدی و بعد
تصویر چند تا علی اصغر شده تنت
دل کند می شوند مگر از تو نیزه ها
بر دست های نیزه کبوتر شده تنت
هرگز کسی به اربن و اربایی تو نیست
بدتر ز پیکر علی اکبر شده تنت
دورت هزار نیزه ی وحشی کمین زده
در کینه زار حمزه ی دیگر شده تنت
تا هر قبیله مشق نویسد به پیکرت
چون صفحه های پاره ی دفتر شده تنت
یک ضربه نه دو ضربه نه وقتی که ضربه ها
رأس دوازده شده بی سر شده تنت
حسن کردی