.
بی وقفه بی مقدمه هیئت گرفتنی ست
هیئت گرفتنی ست سعادت گرفتنی ست
از موقع ورودیه تا آخر دعا
هر حاجتی در این دو سه ساعت گرفتنی ست
یک جای روضه رفته دلت که مسافری
حتی در این معادله قسمت گرفتنی ست
در گود چشم, اشک نشسته ست منتظر
ذکر حسین مُرشد و رخصت گرفتنی ست
با اشک از دو چشم, چنین از ولیِ دم
در دادگاه روضه رضایت گرفتنی ست
گیرم شفا نبود تو از بس قیامتی؛
دامان تو به روز قیامت گرفتنی ست
زائر شدن به قسمت و دعوت همیشه نیست
ای بی خبر بکوش زیارت گرفتنی ست
مهدی رحیمی زمستان