شعر مدح امام حسين (ع)

پای منبرت

پای منبرت

لبریزم از حیا و ادب پای منبرت

پر شور و اشتیاقم و تب پای منبرت

ارباب جان تویی سبب سجده های من

آموختم عبادت رب پای منبرت

این نفس سرکشم که مرا ذله کرده است

آرام می شود همه شب پای منبرت

قربان این حقوق بشر می شوم حسین

یکسان بُوَد عجم و عرب پای منبرت

دیدم که انبیاء الهی نشسته اند

-صدها هزار بار عجب- پای منبرت

مردانمان زهیر و حبیب و بریر تو

زنها شبیه ام وهب پای منبرت

شیرین ترین دقایق من پای روضه هاست

معنا گرفته است رطب پای منبرت

وقتی کسی چو من شده پابست روضه,پس

بی ارزش است اصل و نسب پای منبرت

حالا دوباره روضه شروع می شود و من

جانم رسیده باز به لب پای منبرت…

حسین صیامی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۳ دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا