یک گوشه چشم بر دلِ ما تا کند حسین
ما را شبیهِ اکبرش آقا کند حسین
پای غمش جوانیِ خود را گذاشتیم
تا خاکمان به مقدمِ زهرا کند حسین
شرطِ قبولِ توبه, فقط اشک و گریه است
هر شب بساطِ عفو, مهیّا کند حسین
می بخشد و دوباره گُنهکار می شوم
با نوکرش همیشه مُدارا کند حسین
با “یا حسین”, آتشِ دل را فرو نشان
دل را خلیل وار, مصفّا کند حسین
با دامنش دو دست خودم را گره زدم
هرگز نخواهم این گره را وا کند حسین
پیش از رسیدن غم و دردی به جان ما
دیدیم آمده, که مُداوا کند حسین
جبریل, روضه خوانِ قدیمیِ داغ اوست
تکیه علم, به عرشِ معلّی کند حسین
امروز این همه کرمش جلوه کرده است
ماندم چها به عرصه ی فردا کند حسین!؟
این آرزوی ماست؛ خدایا چه می شود؟
ما را شهیدِ زینبِ کبری کند حسین…
رضا رسول زاده