شعر مدح و مناجات امام رضا (ع)شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

اذن دخول

رسیده ام در باب الجواد با امید
چرا که یاس پر است از تضاد با امید

برای رفع گره های کور آمده است
دلی که دست به دست تو داد با امید

نیامده گره اش وا شد آن کسی که شبی
مقابل حرمت ایستاد با امید

به جای خواندن اذن دخول میگرید
نگاه پیرزنی بی سواد با امید

به قصد رفتگری در کنار جاروها
وزید در وسط صحن باد با امید

میان صحن تو دستش جلو تر است آنکس
که جمع گشته در او اعتقاد با امید

برای اینکه شوم دعبلت نگاهی کن
برای تو بنویسم زیاد با امید
سید محسن علوی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا