شعر مدح و مناجاتشعر ولادت امام زمان (عج)

جمال تو

به این غبار, نگاهی که آفتاب شود

بسوز قلبِ مرا, کز غمت مُذابّ شود

دوباره رویِ تو را آسمانِ جمعه ندید

کدام جمعه, جمالِ تو ماهتاب شود؟

برای آمدنت, شب به شب دعا کردم

اشاره کن به دعایم که مستجاب شود

زمان به خاطرِ ما دیر دیر می‌گذرد

برایِ خاطرِ تو کاش پُرشتاب شود

امیدِ گریه, مرا هم صحابه‌ی خود کن

که آسمانِ نگاهم پر از سحاب شود

نباید اشکِ تو بر صورتِ زمین بچکد

سرشکِ چشمِ تو بایست که گلاب شود

من آمدم که سلامِ مرا جواب دهی

سلام می‌کنم و وای اگر جواب شود

اگر اجازه دهی روضه‌خوان شوم امشب

که قلبِ سوخته‌ات بیشتر کباب شود

برایِ کودکِ خود آب خواست امّا حیف

همین دلیل بر این شد, حسین آب شود

بگویم از شررِ خنده‌های حرمله‌ای

که پاسخِ شرر گریه‌ی رباب شود

و شیرخواره پس از این ز نیزه خواهد دید

که دستِ مادرِ او بسته در طناب شود

محمد علی بیابانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا