شعر ولادت امام سجاد (ع)

زين العارفين

…نور عرش امشب ، تنزل کرده است
در کویر خاکیان ، گل کرده است

قدسیان عرض ارادت می کنند
در مدینه نور قسمت می کنند

با طلوع نور ، همزاد آمده
باز کن سجاده ، سجاد آمده

سجده هایش خاک را شرمنده کرد
بندگی اش آسمان را بنده کرد

غم مخور داری اگر “ذنب عظیم”
“یحسن العفو” است کار این کریم

آنچنان در قرب ، جای تام داشت
در نمازش رعشه بر اندام داشت

در مصلایش ، ز رب العالمین
شد خطاب “انت زین العابدین”

وقت حج او میان ازدحام
باز شد راهش برای استلام

باز شد راهش ولی باشد غلط
این سخن در نزد اهل معرفت

چونکه در اسرار حق دردانه اوست
در حقیقت ، صاحب آن خانه اوست

کعبه زد از پیش ، مردم را کنار
تا به چشمش ، قبله گردد آشکار

تا بگیرد اعتبار بیشتر
بوسه ها می زد به دست او حجر

تا نماید در مقامش احترام
ایستاد آنجا به روی پا مقام

تا بگیرد در بغل او را مطاف
خواست دیوار حرم ، گیرد شکاف

…کاش من هم حنجر حق می شدم
کاش که من هم “فرزدق” می شدم

ميثم مومني نژاد

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا