شعر مدح امام حسين (ع)

شور و شوق سفر

شور و شوق سفر گرفته دلی,از مَنِ خود اثر نمی خواهد
دل سپرده به آسمان و ولی, سفرش بال و پر نمی خواهد


روضه خوان یک نفس بخوان امشب , روضه ی اشک و آه و ماتم را
عاشقی که شکسته بال و پرش, غیر ِ چشمان تر نمی خواهد

لرزه افتاده بر تَنِ شاعر, هی زمین می خورد وَ می افتد
تارسیدن به گنبد ِ سرخت ,یک قدم بیشتر نمی خواهد


بی خبر آمدم به سوی شما ,السلام علیک:  ثارالله ….
عذر من را قبول کن آقا ,عشق – اما – اگر نمی خواهد


آه ….آقا …لب ِ شکستهِ دلی , درد های نگفته ای دارد
چشم دارد به مهر و لطفشما , کفتر نامه بر نمی خواهد


روضه خوان , می رسد بهطفل صغیر , تشنه لب روبروی شط ِ فرات
شور پرواز ناگهان دارد….! طفل معصوم ((پَر )) نمی خواهد

جتاب ِ گفتن ندارد انگاری, سینه ی روضه خوان عطش دارد
کنج مخروبه  کودکیتشنه , آب را بی پدر نمی خواهد


آتشی شعله می کشد از دل ,درد در نای و نی نمی گنجد
خیزران خیزران غم و اندوه, شکوه ی مختصر نمی خواهد


موعظه کن امام خوبیها ,روی ((نی )) آیه های یاسین را
آه ….از بی وفایی کوفه, آه …هم گوش کر نمی خواهد


شیعه مدیون ظهر عاشوراست, سر به تن بی شما نمی ارزد
تا قیامت به یاد خواهدداشت , سرفرازی که ((سَر )) نمی خواهد

سید مهدی نژادهاشمی

(بجنورد)

برگرفتهاز وب وزین  رواق کرامت

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫4 دیدگاه ها

  1. دوستان و اساتید بزرگوار با عرض پوزش از اینکه حدود 40 روز توان بروز رسانی و استفاده بردن از مطالب گوهربار شما رو ندارم .عازم یادمان (فکه) هستم جهت خادمی بر شهدا البته اگر شهدا قبول بفرمایند. اگر قدوم جنتی خود را به روی فرش روضه گذاشتید حقیر رو هم دعا بفرمائید.

    با غزلی در این رابطه دعاگویتان هستم

    التماس دعا یاحق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا