شعر شهادت حضرت علی اكبر (ع)

هرچه تیر آمده

هرچه تیرآمده بر روی تنت جا شده است

بین میدانکرمت باز هویدا شده است

آنقدر نیزهنشسته به روی پیکر تو

هرکسی دیدهتو را گفته علی پا شده است

یک عمود آمدهامّا دو نفر تا شده اند

تو سرت تاشده و من کمرم تا شده است

تو شبیه پدرمبوده ای امّا حالا

وجه تشبیه توبا پهلوی زهرا شده است

هرکجا مینگرم اکبر من ریخته است

پسرم در وسطجنگ پسرها شده است

چه شده باتنت از دقّت شمشیر عدو

نکند دور وبرت حرمله پیدا شده است

چه سرت آمدهاینقدر زِ هم وا شده ای

چقدر پیکر تومثل معمّا شده است

دشمنت اشکمرا دیده ولی می خندد

وسط گریه یمن هلهله برپا شده است

عمّه ات آمدهاز خیمه کنارت برخیز

عمّه ات آمدهو نائب لیلا شده است

استخوان خردترین پیکر بر روی زمین!

چشم باباتببین , همدم دریا شده است

خون جاری شدهاز شرم نگاهت یعنی

پدرت بی تو(اسیر) غم دنیا شده است

حمید رمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫3 دیدگاه ها

  1. سلام.?
    اگر الآن ندایی می آمد که بنده من …

    این لحظه فقط خدای توام …

    چی ازش می خواستی ؟

    فرصت رو از دست نده … شاید امروز … همین حالا مستجاب الدعوه باشی ! ….
    ?مر فراموش نکن التماس دعا[گل

  2. سلام.?
    اگر الآن ندایی می آمد که بنده من …

    این لحظه فقط خدای توام …

    چی ازش می خواستی ؟

    فرصت رو از دست نده … شاید امروز … همین حالا مستجاب الدعوه باشی ! ….
    ?مرا فراموش نکن التماس دعا[گل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا