شعر ولادت اميرالمومنين (ع)

یا علی

ندیدم من شراب از گریه بهتر
گرفتم در دو دستم جام و ساغر

صد و ده بار گفتم یا علی و
هزاران بار رفتم پیش حیدر

به دور خانه اش گشتم ندیدم
کسی محتاج تر از خود به این در

حیات طیبه دارد حیاطش
فقط بردار می از حوض کوثر

بچین از شاخهء طوبا، محبت
نشو مشغول چندین کیسهء زر

نشسته زیر ایوان بلندش
میان قوس او ادنا، پیمبر

چه فیضی برده از تسبیح زهرا
گدای فضه و اسماء و قنبر

همین دورهمی، عین بهشت است
بپرس از میثم و سلمان و بوذر

چه نازی می کشند از ذوالفقارش
مسلمان و یهودی بعدِ خیبر

علی مرتضی آن اسم اعظم
خودش با اسم زهرا زد به لشکر

نجف را دوست دارم قبل مکه
شدم از حاجیان کعبه برتر

گرفتار و پریشان ضریحم
رسیده وقت دق البابِ نوکر

نجف، باب الحسن هم داشت ای کاش
که وا میشد میان صحن مادر

در رحمت فقط باب الحسین است
قیامت می کند آقای محشر

سر ارباب ما را بد بریدند
امان از ضربه های کُندِ خنجر

رضا دین پرور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا