شعر مدح و مناجات امام رضا (ع)

عشق درمانی

گاه گاهی به این می اندیشم

چه کسی گفته طعم غم خوش نیست

می شود با تو بود و با خود گفت:

“آخرِ شاهنامه ام خوش نیست؟”

غم ِ عشقِ شما چه شیرین است

مثل ِ تَه لهجه ی خراسانی

مثلِ داروی ِ دیدنت که دل ِ

همه را کرده “عشق درمانی”

 

مثلِ لبخندِ بچه آهویی

که نِشَسته به رویِ دامانت

مثلِ صیدی که از خدایش هست

که بمیرد به دستِ دستانت

 

دست در دست ِ پنجره فولاد

گرچه می بُرَّم از هرآنچه که هست

کمترین عاشقت منم …آری

_ دست بالای دست , بسیارست_


چشم در چشم گنبدت شده ام

زائران در مقابلم,پر شور

امشب انگار مصلحت اینست

که ببوسم ضریح را از دور

 

تا که نقّاره خانه میخواند

کودتا میکند دلم آقا

دیگر از عشقتان چه عرض کنم؟

“قِصَّةُ العشق,لَانفِصامُ لَها”

عارفه دهقانی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا