شعر

غلامِ تو اَم

تو ذاتِ جمالی…. تو ذاتاً جمیلی
تو وَحیِ خدا بر لب ِ جـبرئیلی

تو از آسـمان آمدی… آسمانی
تو از نسلِ پاکی تو فصلِ اصیلی

شعر ولادت امام حسین (ع)

فطرس بیاورید کرامت شروع شد
باران گرفت, لطف و عنایت شروع شد
 دنبال نوکرند برایش پیمبران
أین الحسینیون ولایت شروع شد

دوبیتی حضرت ابوطالب (ع)

 

امام رضا صلوات الله علیه :
اگر در ایمان ابوطالب تردید کنی , راه آتش را در پیش گرفته ای

? ایمان ابوطالب , شیخ مفید ص ۴

نزد پیمبر , از همه بالاتری تو
بابای مولای دو عالم , حیدری تو

ایمان تو ثابت شده بر هر مسلمان
کافر بود هرکس که گوید کافری تو

پوریا باقری

شیشه ی قلب

آخر ماجراست این بستر
پلکهایش دوباره سنگین شد
زیر لب باز یا حسینی گفت
سفره ی بی کسیش رنگین شد

شعر مناجات با خدا

گاهی برای عرض ادب یک وضو خوش است
گاهی به پیشگاه خدا گفتگو خوش است

هر چند عشق اهل مناجات دائمیست
گاهی مرور سوره و آیات او خوش است

شعر ولادت امام جواد الائمه (ع)

وقتی بساط عشق بازی چیده می شد
سجادۀ سبزی کنارش دیده می شد
یک پیرِ عاشق با دعای مستجابش
در امتحانِ عاشقی سنجیده می شد

شعر مدح مولا

مستجیرٌ بکم… سلام آقا, ناجی انبیا علی جانم
مهبط الوحی, معدن الرحمة, یا أخَ المصطفیٰ علی جانم

مستم و حالت طرب دارم, میل بوسیدن عنب دارم
لائذٌ عائذٌ… به لب دارم, أنتَ کهفُ الوریٰ علی جانم

شعر بستر شهادت حضرت زهرا (س)

«زبانحال امیرالمومنین (ع)»

ای که خیال رفتن ازاین خانه داری
بعد تو زینب می نماید خانه داری

نه سال با تو زندگی چیز کمی نیست
بعد تو من می مانم و دل بی قراری

شعر مدح امیرالمومنین (ع)

گفتند علی یک تنه با دست نگه داشت
در را نه که با دست که با شست نگه داشت

در را نه فقط لشکری از مرحبیان را
در پشت در قلعه به پیوست نگه داشت

شعر فاطمیه و غصب خلافت

وقتی که راز خلقت حق در حجاب شد

انگشتر قوام علی بی رکاب شد

یعنی فراری احد و خیبر و حنین

با ذوالفقار و صاحب آن بی حساب شد

مدح امیرالمومنین (ع)

از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس
یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس

معنی مرد خدا را نیمه شب از نخل ها
معنی شیر خدارا روز از لشکر بپرس

صدای معجزه می‌آید

صدای معجزه می‌آید از پشت دری دیگر

خدا گل می‌کند در ربنای حنجری دیگر

خبر آورده: دارد سنگ‌باران می‌شود, ظلمت

ابابیلی که پر واکرده از پلک‌ تری دیگر

دکمه بازگشت به بالا