شعر وفات حضرت خديجه (س)

تلافی

خدیجه تا به احمد اقتدا کرد

رضا از اقتدای خود خدا کرد

نبی را گشت او شایسته همسر

که کسب ابرو از مصطفی کرد

به عالم هر چه بودش هستی و مال

برای یاری قران فدا کرد

پی ترویج دین و شرع احمد

به سهم خویش دین خود ادا کرد

هزاران طعنه از مردم بشنید

تحمل در مصا یب با بلا کرد

به همت ثروت او کرد کاری

که شمشیر علی مر تضی کرد

به پای ثروت او هادی کل

لوای حق پرستی را بپا کرد

خدا را از گذشت خویش راضی

ز فرط صبر و تسلیم و رضا کرد

خدا بهر تلافی از عنایت

به او زهرای اطهر را عطا کرد

چه زهرایی که نسوان جهان را

به معنای حقیقت اشنا کرد

چه زهرایی که از دریای عصمت

به عالم یازده گوهر عطا کرد

چه زهرایی که از شرم وحیایش

قلم از گفتن وصفش حیا کرد

چه زهرایی که حق از هستی او

بنای هستی عالم بنا کرد

حمید کریمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا