شعر وفات حضرت خديجه (س)

مادرانه

دنیا اگر چه مثل پیمبر نداشته

قطعاً نبی مثال تو همسر نداشته

دادی تمام ثروت خود را براه دین

دین خدا شبیه تو یاور نداشته

وقتی وجود پاک تو شد مهد فاطمه

یعنی کسی شبیه تو مادر نداشته

بی بی خوشا بحال تو,چون هیچ مادری

داماد,مثل ساقی کوثر نداشته

چشمش همیشه دوخته بر دستها بود

هر کس زخاک خانه تو بر نداشته

سلطانی اش زخادم دربار کمتر است

آنکس که منصب خود از این در نداشته

جن وملک به خاک درت قبطه می خورند

بر ذکر وسجده سحرت قبطه می خورند

تو در میان خیل زنان بهترین شدی

ام الائمه, لایق صد آفرین شدی

تودر گذشت عمر خودت با رسول ما

بالاتر از همه,بخدایاردین شدی

بسیار بادعای تومؤمن شدند وبعد

تو مادرانه مادراین مؤمنین شدی

حُسن جهان به بودن عرش برین اوست

بی بی تویی که زینت عرش برین شدی

ازجان ومال وهستی وعمرت گذشتی و

باحضرت رسول امین همنشین شدی

بی بی چه شد که خسته شدی از زنان شهر

بی بی چه شد که با غم و غصه عجین شدی

بی بی چه شد که درد واَلَم کم نداشتی

هنگام مرگ خود کفنی هم نداشتی

بی شک پس از تو همسر تو بی سپر شدو

بارسالتش به یقین بیشتر شدو

در بین دشمنان به ظاهر رفیق خود

باغصه های امت خود خونجگر شدو

بارفتنش شکست دل وشعله فراق

در بین قلب فاطمه ات شعله ور شدو

این شعله ها به خانه حیدر نفوذ کرد

تافاطمه شهیده دیوارو در شدو

فریاد زد که فضه بیا محسنم,ولی

باضرب کینه دخترتو بی پسر شدو

افتاد کنج بستروهی ناله کردو بعد

مانند یک کبوتر بی بال وپرشدو

بادیدنش علی چقدر سربه زیر شد

لحظه به لحظه زینب دلخسته پیرشد

  مهدی نظری

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا