شعر ولادت اهل بيت (ع)

شکر خدا

شکر خدا غیر از علی دلبر نداریم
ما جز نجف میخانه ای دیگر نداریم

شد رو سیه هر کس که رو بر جز علی زد
پس خوش به حال ما که جز حیدر نداریم

یا حیدر

آمدی ای که از قبل خلقت
روح عرفانی اعتکافی
شیر مادر حلالت که حتی
سینهء کعبه را می شکافی

جانم علی

ای حاجتِ قدیمی دنیا! روا شدی
دنیای عرش بودی و دنیای ما شدی

دنیای بی تو ارزش خالق شدن نداشت
حُسنِ دلیلِ خلق، برای خدا شدی

علی جان

علی جان پیمبر بود و جانان پیمبرها
علی آقای سلمان بود و مولای ابوذرها

بچرخاند خدا خورشید را دور سر ماهش
به قربان رجب اردیبهشت و مهر و آذر ها

لا فتی الّا علی

حرف میرانم در اینجا از مقام آفتاب
نه غلط گفتم فقط گویم ز نام آفتاب
خوش سعادت بردم از این شعر خام آفتاب
هر کسی آقاست قطعا شد غلام آفتاب
ای به قربان مقامات و مرام آفتاب

یا علی اصغر(ع)

دارد بساط عاشقی تکمیل می گردد
آیات شادی آفرین تنزیل می گردد
لبخند او لحن خوشِ ترتیل می گردد
دُکّان درد و غصّه ها تعطیل می گردد

باب المراد

من از ازل گدایم و او از ازل جواد
مثل‌ رضا و مثل‌ خودش‌ بی بَدَل جواد
با روی خوش گذاشت به سائل مَحل جواد
در جُود و در کرم شده ضَربُ المَثَل جواد
((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد))

آقای مهربانی

خوشحال ازین غلامی و عرض ارادتم
همراه با ملائکه مشغول خدمتم
این لطف فاطمه است که داده لیاقتم
عبد علی و آل علی تا قیامتم

یابن الرضا(ع)

یا به این کوچه معروف گدارا نکشید..
یا کشیدید ز ما دست عطارا نکشید
رزق ما دیدنتان بود..غذا را نکشید!
ما گداییم،شما منت مارا نکشید!

مستجاب الدعوه

مام مستجاب الدعوه،دلها را هوایی کن
نوای از نفس افتادگان را نینوایی کن

مرا بر سفره ی احسان خود بنشان تمام عمر
ولی ذکر لبم را یا علی موسی الرضایی کن

نوری ز عرش آمد

نوری ز عرش آمد و وقتِ سپیده شد
مابِین شهر صوت اذانی شنیده شد
در صور جسم،نفخه ی روحی دمیده شد
آئینه ی جمال نبی آفریده شد

یا جواد الائمه(ع)

گاه‌گاهی نگاه ما را بَس
بوسه‌ای گاه‌گاه ما را بَس

گرچه از دستِ یار ممکن نیست
جگری روبراه ما را بَس

دکمه بازگشت به بالا