آب و دانه می خواهم
نخل زردم جوانه می خواهم
کفترم آب و دانه می خواهم
بر فراز مناره های حرم
گوشه ای باز لانه می خواهم
روی پرهای من بزن مُهری
بی نشانم نشانه می خواهم
کفتر خانگی این حرمم
دانه از اهل خانه می خواهم
در کنار رواق دار الزُّهد
منزلی جاودانه می خواهم
خانه جز این حرم نمی خواهم
پَرِ پرواز هم نمی خواهم
آستان بوس خود خطابم کن
بد حسابم ولی حسابم کن
برکه ی خشکم و گل آلودم
کوثر معرفت ، گلابم کن
قَسَمت می دهم به جان جواد
بعد اگر خواستی جوابم کن
کرمت گر اجازه داد آقا
پیش چشم همه خرابم کن
من شبیه دعای بی روحم
روح ادعیّه ، مستجابم کن
ای خداوند عشق ، اى احساس
نظری کن به خاطر عباس
مهربانی که روح احسانی
درد من را تو خوب می دانی
حقّ همسایه جا نیاوردم
نیست این شیوه ی مسلمانی
ولی ای با وفا پناهم ده
هرچه باشد تو از بزرگانی
لحظه ای که جنازه ام آمد
وایِ من گر که رویگردانی
وای آقا چه قدر می آید
به تو لفظ شریف سلطانی
گفته ام هر کنار در هر سو
ضامنم هست ضامن آهو
علی زمانیان