شعر عيد غدير خم

أفضَلُ أعیادِ

مردم! علیست بعدِ من، آقا و سرپرست
بعد از علی، به دستِ ائمّه دهید دست
خوشبخت، آنکه تا ابد اینجا دخیل‌بست
خدمت‌گزار های غدیرند قیمتی
” یَومُ الْغَدیرِ أفضَلُ أعیادِ اُمَّتی “

روز تبسّم است و تزیّن به عَطرها
روز محبت و کَرَم ِ وافر و سخا
روز توجّهِ همه بر ساحتِ ولا
شیعه نگشت، کَس، نرسد به سعادتی
” یَومُ الْغَدیرِ أفضَلُ أعیادِ اُمَّتی “

حیدر به عالَمی شده سَروَر، مبارک است
مخصوص، بر جماعتِ نوکر، مبارک است
این سَروَری به نوکرِ حیدر، مبارک است
“وا حَسْرَتا ” به لب، همه اعدا، چه حسرتی!
” یَومُ الْغَدیرِ أفضَلُ أعیادِ اُمَّتی “

امروز، بیرقِ علوی، دست مهدی اَست
بود و نبود عالَمیان، هستِ مهدى اَست
خوشبخت، آن قلوب که پابست مهدی است
مهدیست آیه‌ی علی آنهم چه آیتی!
” یَومُ الْغَدیرِ أفضَلُ أعیادِ اُمَّتی “

باید دعا برای فرج کرد تا اجل
” لبّیک یا علی ” بُوَد امروز، ” اَلْعَجَل “
خوشبخت، آنکه در دلِ این بحر هست حَل
من می روم ولیک، علیکم بِعترَتی
” یَومُ الْغَدیرِ أفضَلُ أعیادِ اُمَّتی “

 محمد علی نوری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا