شعر شهادت حضرت مسلم (ع)

سلام آقای بی نشون

سلام غریب این روزای مکه
سلام آقای بی نشون دلم
سلام دلگرفته‌ی مدینه
غروب سرخ آسمون دلم

سلام روح عرفات حسین
سلام ای معرفت یقینی
ما که تو رو نمیبینیم ولی تو
داری همین الان ما رو‌ میبینی

خیلی دل من از خودم گرفته
ای دلگرفته‌ی مدینه الغوث
زخم گناه خورده به سینه‌ی من
آه شفای زخم سینه الغوث

من شب تاریکم و ماهم تویی
تو زندگیم همیشه میدرخشی
از من آلوده خطا بعید نیست
از تو بعیده که منو نبخشی

میخوام یه بار دیگه سلامت کنم
جواب سلام تو برام یه دنیاست
شوق شنیدن جواب سلامت
اندازه‌ی زیارت کربلاست

از عرفات و کربلا جا موندم
روضه ولی خونه‌ی مادریمه
جامه‌ی احرام من امسال آقا
تو هیاتت لباس نوکریمه

میخوام یه بار دیگه سلامت کنم
سلام روضه خون داغ گودال
سلام صدای گریه‌ی سکینه
که داره توی خیمه میره از حال

روضه بخون برا دلم‌که روضه
برای زخم هر گناهی خوبه
روضه‌ی اون شهیدی رو بخون که
کشته‌ی سنگ و تیر و تیغ و چوبه

سلام صورت نشسته رو خاک
که بهترین سجده‌ی کربلا شد
داشتی با اهل کوفه حرف میزدی
که یک دفه سر از تنت جدا شد

سلام من به خس خس گلو و
به پلک چشمایی که نیمه بازه
سلام من به سینه ای که له شد
به زیر ضربه های نعل تازه

سلام من به خون خنجری که
تو قتلگاه برای تو وضو شد
سلام اشک من به اون تنی که
با چکمه های شمر زیر و رو شد

 رحمان نوازنی
 محمد نجاری
 وحید عظیم پور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا