شعر ولادت حضرت رقیه (س)
او را زجنس نور خدا افریده است
اصلا مپرس کی و کجا افریده است
لیلای خانواده خورشید زاده ها
ممنونم از خدا که تو را افریده است
میلاد تو تولد اشک است در زمین
نام تو را نوشته خداوند بر زمین
این هم دلیل اینکه چرا دور میزند
دور خودش به دور دو خورشید گر زمین
تو آمدی که روح و روان پدر شوی
حتما خدا نخواست که بانو پسر شوی
تو باطنا علی و به ظاهر رقیه ای
باید شبیه فاطمه صاحب جگر شوی
تنها , مرید زینب این قوم گشته ام
وقتی گدای هر شب این قوم گشته ام
خاتون این قبیله خدا هست بر زمین
آری رقیه مذهب این قوم گشته ام
ما را فقط برای خودش انتخاب کرد
یک عده را فدای خودش انتخاب کرد
اینجا ملیکه ؛ پیر هزار ساله هاست
او را خدا , بجای خودش انتخاب کرد
زهرای کربلاست وَ نامش رقیه است
خیلی حسین تکه کلامش رقیه است
بعد از حسین زینب کبری بوَد امام
در بین این مسیر امامش رقیه است
عرش شماست , عرش خدا تا خرابه ها
از ریشه خورده کاخ ستم با خرابه ها
حتی بهشت بوی تو را میدهد فقط
از کربلا رسیده و حالا خرابه ها
حالا خرابه های تو خط مقدم است
باران سر به پای تو میریزد و کم است
لعنت به دار و دستهء ابن زیاد ها
اری هنوز در ید عباس پرچم است
ذکر مدافعان حرم یا رقیه هست
بی غیرتم که دست گذارم روی دست
مادر مرا که زاد به پیشانی ام نوشت
قربانی اش کنید که او نذر زینب است
محمد مهدی نسترن