شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)
غرق معصیتم
غرق معصیتم و زندگی ام رو به زوال است
یک نظر کن به گدایت که دگر بی پر و بال است
بسکه دلبسته ی دنیایم و دور از توام انگار
منتظر بودن من بهر فرج امر محال است
روی این دیده ی آلوده بکش دست خودت را
چند وقتی شده که حسرت من اشک زلال است
علت دوری ام از کرببلا کوه گناه است
اصلا انگار حرم رفتن من خواب و خیال است
آمدم تا که دگر هر نفسم مال تو باشد
ای عزیز دل زهرا چه زمان وقت وصال است؟
چاره ای بهر دلِ تنگم و آوارگی ام کن
رفتن کرببلا با تو فقط اوج کمال است
وقت غارت شد و گودال پر از مردم پست است
بر سر پیروهن کهنه ی ارباب جدال است
روح اله پیدایی