از فراقت عجیب مىسوزم
وقتِ امَّن یجیب مىسوزم
آتش از تو وجود دل با من
امر کن…عنقریب مى سوزم
حرف آتش شده به جان خودت
یاد شیب الخضیب مى سوزم
شب جمعه شد دوباره و من
از غم بوى سیب مى سوزم
–
جان آن عمه جانتان زینب
بده یک کربلا به ما امشب
آرمان صائمى