شعر شهادت حضرت زهرا (س)
محبوبه ی حبیب خدا
حتی بریده شد به گمانم امان صبر
آری، نبود صبر علی در گمان صبر
تنها نه با حق است، مع الصبر هم علیست
این افتخار تا به همیشه از آن صبر
دست فلک به مرد تعارف نمی کند
جز خون دل که ریخته در استکان صبر
وقتی تنور خانه به سردی گذاشته
باید که در تنور جگر پخت نان صبر
لات و عزی به منبر و توحید در عزا
در چشم خار و بین گلو استخوان صبر
این دست بسته شد که شد آن چشم نیمه باز
هم این، هم آن نبود به غیر از نشان صبر
در بین دود و آتش و هیزم چه می کند
حوریه ی مبارکه ی دودمان صبر؟
محبوبه ی حبیب خدا بین شعله هاست
از خود گرفته است خدا امتحان صبر…
مرضیه نعیم امینی