من کویر خشکم
من کویر خشکم و محتاج بارانم حسین
اشکِ توبه می چکد برروی دامانم حسین
تا شنیدم گریه ، اسباب ِ رضایِ فاطمه است
با همه آلودگی دنبال جبرانم حسین
همنوا با خواهرت، تسکین قلب مادرت
هر تپش قلبم نوا دارد حسین جانم حسین
سائل دولت سرای روضه خوانان توام
شاهد این مدعایم چشم گریانم حسین
گرچه از زخم زبان آزرده ام اما بدان
تا قیامت پا رکابِ عشق، می مانم حسین
شد محرّم حجّ عشاق و منا کرب و بلاست
کن قبولم که ذبیح عید قربانم حسین
تو قتیل گریه ای، لیلی ترین عاشق کشی
بر دَرِ میخانه ات مجنون و حیرانم حسین
روضه هایت آبرو بخش بساط عالم است
از ازل شد گریه بر تو دین و ایمانم حسین
حُبّ تو سر منشأ انوار «یسعی نورهم»
من به شرط دوستی با تو مسلمانم حسین
روزمحشرچون خدا خواهد کندتعریف خویش
از گلویت شاهد تفسیر قرآنم حسین
اربعین موکب به موکب کاش بینم کربلا
باز هم بر سفرۀ عشق تو مهمانم حسین
قاسم نعمتی