اشعار تبریشعر مدح و مناجات پيامبر اكرم (ص)

یا ایهالرسول

از وهم و خیال خام خود خرسندی؟
پابر دم شیر می نهی می خندی؟
ای صاحب نشریه ی شارلی ابدو
با دست خودت گور خودت را کندی

نه از سگ بی قلاده بر می آید
نه از می و نه ز باده بر می آید
توهین به مقام قدسی پیغمبر
تنها ز حرامزاده بر می آید

کوهی است که ایستاده در جا محکم
سروی است که قامتش نخواهد شد خم
با سنگ پرانی شما بی تردید
هرگز نشود ز هیبت دریا کم

با حیدر کرار طرف خواهی شد
در گردش تیغ او هدف خواهی شد
تاریخ بخوان بدان که با خشم علی
در چشم به هم زدن تلف خواهی شد

بر دشمن ساحت نبوت لعنت
بر جمعیت اهل جسارت لعنت
بر هر که محب مصطفی شد رحمت
بر هر که عدوی اوست لعنت لعنت

پیغمبر ماست بهترین راه نجات
در بردن نام اوست خیر و برکات
تا کور شود هر آنکه نتواند دید
بر احمد مصطفی محمد صلوات
 علی ذوالقدر

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا