شعر گودال قتلگاه
از حرم تا قتلگه
از حرم تا قتلگه زینب به دنبالت دوید
دید شمر دون به روی حنجرت خنجر کشید
دید خنجر می کشد شمر از کنار گردنت
رأس پر خون تو را از روی تن او می برید
از حرم تا قتلگه یک صحنه ی پر درد دید
دید از رگهای تو خون قطره قطره می چکید
تا که آمد پیش نعش پر ز چاکت یا حسین
نیزه ی دشمن چو دندان جسم پاکت می جوید
جعفرابوالفتحی