اشک ما وقف عزای پنج تن بچه های ما فدای پنج تن
وام گرفته از غزل استاد لطیفیان
اشک ما وقف عزای پنج تن
بچه های ما فدای پنج تن
رونقی این سفره هامان دارد از
برکت و لطف و عطای پنج تن
بالهای ما, خدا هم شاهد است
پر نزد غیر از هوای پنج تن
رفت و آمدهای ما در روضه ها
هست مرهون دعای پنج تن
نسل ما یا نوکرن, یا عاشقند
ایل ما اصلا گدای پنج تن
ما مریض معصیت هستیم, پس
آمدیم دارالشفای پنج تن
با دعای فاطمه قد می کشیم
روز و شب تحت لوای پنج تن
سینه ی ما گنج علم اهل بیت
دیده ی ما خاک پای پنج تن
هیئتی که فاطمه دارد نظر
می شود غار حرای پنج تن
مادرم در روضه ها فریاد زد
زندگیِ ما برای پنج تن
می رسد هر روز رزق ما از آن
عطر ناب ربنای پنج تن
پای میزان عمل که می شود
خوش به حال آشنای پنج تن
با دمِ مظلوم بر پا می شود
کربلا در روضه های پنج تن
می شود شبهای جمعه, کربلا
غرق آه و نینوای پنج تن
چشم من دارد خجالت می کشد
اشک می خواهم خدای پنج تن
با نوای (یابُنَیَّ) می شود
نینوا در کربلای پنج تن
روضه خوان می گفت زینب پیر شد
در کنار ماجرای پنج تن
آه, از گودال دارد می رسد
گریه های, های هایِ پنج تن
این صدای وای وایِ زینب است
یا صدایِ وای وایِ پنج تن
کاش عاشورا بمیرم از غمِ
زخم های ناخدای پنج تن
رضاباقریان