شعر وفات حضرت خديجه (س)
ام المومنین
هم میان آسمان هم در زمین
می درخشد نام تو همچون نگین
این مدال قیمتی از آن توست
اولین بانوی این دین مبین
در کنار ضرب شمشیر علی ع
گشت با دارایی ات، اسلام،دین
بین ازواج پیمبر نیست کس
چون تو زیبنده به ام المومنین
مادر زهرا شدن که ساده نیست
دهر را مادر نزاید اینچنین
باکت از تحریم زن ها هم نبود
قابله های تو از خلد برین
در تمام سالهای سخت شعب
با رسول الله بودی همنشین
آنقدر بانو عزیزی که شکست
داغ هجرت پشت ختم المرسلین
یک کفن از ثروتت حتی نماند
در بیان شرح اخلاصت همین
کاش بانو مانده بودی بیشتر
پیش زهرایت زمانی بیش از این
بود زهرا پا به ماه و طفل او
در هراس از نعره های یک لعین
تو نبودی فضه اش را زد صدا
بعد از آنکه سقط شد دیگر جنین
ریخت دشمن بر سر آن بی پناه
ضربه می زد از یسار و از یمین
آه بانو دخترت از دست رفت
زیر ضرب آن غلاف سهمگین
اسماعیل روستایی