دستهبندی نشده
اهل معنا
طلا می خَرَند و بدل می فروشند
چرا زهد پوشان دغل می فروشند
اگر دین دینار آلوده دیدی
بدان علم داران عمل می فروشند
به دید مَنِ مست با شهد ایوان
نجف , اهل معنا عسل می فروشند
کُنَد تا ابد مست جان را شرابی
که از مهر مولا ازل می فروشند
نشستیم پای تو تا ایستادیم
در آن دوره ای که غزل می فروشند
علی اصغر یزدی