دورم هزارتا مشغله باشه
خالی خالی ام بشه دستم
کوری چشم منکر آقام
این اربعینم کربلا هستم
خیلی گرفتاریم این روزا
کسب درآمد واقعا سخته
اما اونی که تو روزای سخت
پای حسین ایستاده خوشبخته
طعنه زیاده رو سر ماها
اصلا هزار و چهارصد ساله…
مومن غریب بوده توی تاریخ
مصداق حرفم داغ گوداله
اما رفیق یادت بمونه که
بابا هوای بچه شو داره
ما نوکریمون و بلد باشیم…
ارباب برامون کم نمیذاره
ما نوکری کردن بلد نیستیم
دائم توی این راه می لنگیم
واسه همینه که تموم عُمر
با قسمت و تقدیر می جنگیم
خیلی بد و آلوده ایم اما
خوف و رجا با هم قشنگ میشه
این سینه ی مجنون و شیدامون
واسه حسین هر روز تنگ میشه
عالم بدونه ما حسینی ها
پای دفاع از روضه میمونیم
هرجا که خسته میشیم از دنیا
فوری زیارتنامه میخونیم
نزدیکه روز هم صداییمون
چیزی نمونده تا قرار عشق
لبیک یا مهدی بازم میشه
تا کربلا , تنها شعار عشق
ما هم شبیه حضرت جابر
هم ناله ی یک کاروون میشیم
میریم برای عرض تسلیت
پروانه های عمه جون میشیم
امسال سال آخری باشه
که زائرش میشیم تنهایی
از سال بعد با حضرت صاحب
میریم و میخونیم شعرایی…
که روضه های دلشکن داره
که سینه ها رو پر شرر کرده
اون روضه ای که مادر اصغر
لالا میخونه تا که برگرده
پوریا باقری