شعر شهادت حضرت رقيه (س)
بابای من
خوشآمدی به خرابه
هزارشکر که باسر، سری زدی به خرابه
به احترام تو امشب
وزیده عطر گلاب محمدی به خرابه
تو آمدی و روان شد
به احترام تو الطاف ایزدی به خرابه
به یُمن مقدم پاکت
رسیده چشمهای از فیض سرمدی به خرابه
مسیح نیزهنشینم
مگر به فکر ظهور مجددی به خرابه؟
تو از سلالهی نوری
چگونه داشتی ای ماه مقصدی به خرابه؟
چگونه آمدی ای سر؟
که از تو هیچ نمانده به جا ردی به خرابه
برای من نگرانی
اگر هرآینه در رفتوآمدی به خرابه
برای من نگرانی
که بین ماندن و رفتن مرددی به خرابه
برای من نگرانی
اگر که از همهسرها سرآمدی به خرابه
برای من نگرانی؟
که ناگهان نرسد آدم بدی به خرابه؟
قدی به علقمه خم شد
قدی به خیمه، قدی در حرم، قدی به خرابه
مجتبی خرسندی