شعر وروديه محرم

حسین من

جنس بی قیمت و افتاده ته بازارم
تو بیا باز ضرر کن، بخرم، بردارم
جز ضرر گرچه برای تو ندارم اما
چون همیشه پدری کن، به کسی نسپارم
تو چنان بوده ای ای عشق، که من از اینکه
به کسی جز تو بدهکار شوم بیزارم
ما که گفتیم غلامیم شما هم مولا
لطف کن بین غلامان خودت بشمارم
پسرم از پدرم نوکری ات برده به ارث
پدرم، من، پسرم، عاشق این تکرارم
آنچنانم که بدون تو بهشتم نروم
فکر بی تو شدنم سخت دهد آزارم
چندمین مرتبه اش نیست به یادم که چه خوب
دست پر مهر تو برداشت گره از کارم
از ضریحت دو سه تا بوسه طلبکارم من
تا ضریحت طلبم را ندهد، بیمارم
حسن کردی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا