شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

بال مارا به آسمان ببرید

بال مارا به آسمان ببرید

تا افقهای بیکران ببرید

از همین فاصله دخیل مرا

به حرمهای مهربان ببرید

مسجد کوفه گر نشد قسمت

تا حوالی جمکران ببرید

سحری ابن مهزیار مرا

محضر صاحب الزمان ببرید

عرض تبریک چشمهای مرا

سمت بانوی بی نشان ببرید

 برتو ای آفتاب و آب حیات

تا ظهور تبسمت صلوات

 هرکه از کوچه ی تو رد نشده

معنی عشق را بلد نشده

ای شمالی ترین ستاره هنوز

چشم نورانیت رصد نشده

بی تو توحید چشممان شرک است

قل هوالله ها احد نشده

رَدِ پایت چه خوب پاسخ داد

راه سلمان شدن که سد نشده

ای مسیحا نفس نمی آیی؟

تا نفس هایمان جسد نشده

برتو ای آفتاب و آب حیات

تا ظهور تبسمت صلوات

میرسی میرسی به این زودی

قبله ی نغمه های داوودی

با شما با نگاه آبیتان

میرسد روزهای بهبودی

آنکه دلها میان دستانش

نرم شد ناگهان شما بودی

ای نسیم سحر به پابوست

تو شکوه مقام محمودی

حتم دارم دعایمان کردی

غافل از ما دمی نیاسودی

برتو ای آفتاب و آب حیات

تا ظهور تبسمت صلوات

میشود صبح جمعه برگردی؟

ای ستاره که نور آوردی

برگ پاییزم و پریشانم

و شما بهار این زردی

ما که لایق نبوده ایم اما

سر سجاده ات دعا کردی

تا که چیزی به این گدا برسد

در پی یک بهانه میگردی

میشود عصر جمعه ها فهمید

که شما چقدر پر دردی

بر تو ای آفتاب و آب حیات

تا ظهور تبسمت صلوات

زندگی بی شما چه بی معناست

ای که چشمت بهانه ی دنیاست

پیش هر که نشست مریم گفت

در نماز تو حضرت عیساست

روی شنزار شوق مجنونت

رد پای دویدن لیلاست

چشم یعقوبِ پیروهن هر روز

گریه دار رسیدن فرداست

تا بیایی به شور هرگریه

آخر گریه های ما سقاست

بر تو ای آفتاب و آب حیات

تا ظهور تبسمت صلوات

گریه ی صبح وشام عاشورا

انتهای قیام عاشورا

یالثارات میشوی روزی

پرچم انتقام عاشورا

قَسَمت میدهیم برگردی

انتظار مدام عاشورا

ای قنوت شکسته ی زینب

قامتت التیام عاشورا

دیده ای که به روی خاک افتاد

گونه های امام عاشورا

 بر تو ای آفتاب و آب حیات

تا ظهور تبسمت صلوات

شاعر؟؟

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا