بانوی آفتاب
روشناتر ز آب امّ بنین
بانوی آفتاب امّ بنین
انتخاب ابوترابی تو
افتخار بنی کلابی تو
خانه دار علی پس از زهرا
بی قرار علی پس از زهرا
خانه ات خانه ی ولایت بود
همسریِ علی برایت بود
چقَدَر خوب بخت تو وا شد
زندگانی تو چه زیبا شد
قلب و جانت شده به نام علی
که شده شوهرت امام علی
با حضورت بهار آوردی
عطر زیبای یار آوردی
آمدی بوی فاطمه آمد
خنده روی لب همه آمد
تو برای همه عزیز شدی
پیش زینب ولی کنیز شدی
آسمان هستی و قمر داری
درّ و گوهر به روی سر داری
در حیا و شرف قَدَر هستی
مادر چار تا پسر هستی
به تو و مادری ات ایوالله
مادرِ مهربانِ ” عبدالله “
دلت از عرش هم فراتر بود
“جعفرت” درحماسه محشر بود
دامنت مهد زهد و ایمان بود
اثر پاکی تو “عثمان ” بود
به به از این یقین و اخلاصت
همه عالم فدای ” عباست”
عصمت بی نظیر تو عشق است
شوکت شرزه شیر تو عشق است
دانشِ مکتبت دلیری بود
خانه ات کهکشان شیری بود
پسرانت اگر چه یل بودند
به وفا و ادب مثل بودند
درس مردی تو یادشان دادی
از خودت عشق را نشان دادی
کربلا شور جلوه گاه تو بود
نوبت جلوه ی سپاه تو بود
ادبت بود رو سپیدت کرد
تا ابد مادر شهیدت کرد
شرف و شمس حق نگینت کو؟
آی ام البنین ؛ بنینت کو ؟؟
محمد حسن بیات لو