شعر مناجات با خدا

بر درگهت آمدم الهی

بر درگهت آمدم دوباره
با جرم و خطای بی شماره
گویم به دو چشم پر ستاره
(بر درد دلم تویی مخاطب
ما را به علی ببخش یا رب)

ما را سر سفره راه دادی
از لطف به ما پناه دادی
یک عالمه اشک و آه دادی
(مهمان توییم در دل شب
ما را به علی ببخش یا رب)

گفتی که بیا به میهمانی
از فیض کریم جا نمانی
با این همه لطف و مهربانی
(این بنده ی تو نشد مودب
ما را به علی ببخش یا رب)

گفتی که بیا و بخشش از من
از تو گره و گشایش از من
دلخسته بیا نوازش از من
(این نفس ولی نشد مهذب
ما را به علی ببخش یارب)

دانی چه شد و چکار کردم
از درگه تو فرار کردم
من لغزش بی شمار کردم
(پیمانه ی جرم شد لبالب
ما را به علی ببخش یارب)

با این همه بی حیایی من
گستاخی و بی وفایی من
اعمال بد و ریایی من
(تو لطف نموده ای مرتب
ما را به علی ببخش یارب)

لطفت که مرا گرفت تحویل
کردی تو به عفو بسکه تعجیل
عصیان به ثواب گشت تبدیل
از شرم چرا نکرده ام تب
ما را به علی ببخش یارب

از درگه تو شرف گرفتم
دامان تو را به کف گرفتم
اذنِ سفرِ نجف گرفتم
(حالا که علی علی است بر لب
ما را به علی ببخش یارب)

یا رب به تمام حق نَوَردان
ما را به علی شاه مردان
دور سر مرتضی بگردان
(تا اینکه شوم کمی مقرب
ما را به علی ببخش یارب)

صد شکر که آبرو نبردی
ما را بغل خودت فشردی
ما را به حسین خود سپردی
(تا اینکه شوم حسین مذهب
ما را به علی ببخش یا رب)

سوگند به داغِ شاه عطشان
بر آن سرِ روی نی نمایان
بر اشک مخدراتِ گریان
(سوگند به اضطرار زینب
ما را به علی ببخش یارب)

 مجتبی شکریان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا