شعر مدح و مناجات امام رضا (ع)

بهشت

مجنون شبگردم خودم را می کِشم سوی حرم
پیمانه دست من نده، چون مستم از بوی حرم

اینجا بهشت است و خدا با اذن زهرا ریخته
کوثر به عشق مرتضی در چشمه و جوی حرم

پیراهنِ درویشی ام عیب مرا پوشانده است
کشکول من لبریز شد با ذکر هوهوی حرم

من آن گلیم پاره ای هستم که با دست خودت
گرد و غبارش را کشیدی زیر جاروی حرم

گفتم مریضم، خسته ام، بیچاره ام، درمانده ام
محتاج تر کردی مرا فوراً به داروی حرم

چاقوی ضامن دار تو درد مرا فهمیده است
یکبار شمشیری بزن بر پای آهوی حرم

از پیش خود طردم نکن، از خانه بیرونم نکن
والله وا کردم حساب ویژه ای روی حرم

حرف وداعت می شود فوراً پریشان می شوم
زلف دلم عمری گره خورده به گیسوی حرم

مثل شلوغی نجف تا کربلا در اربعین
گم کن دوباره حاجتم را در هیاهوی حرم

رضا دین پرور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا