شعر شهادت حضرت رقيه (س)

بی بی جانم

بعد از تو هر کس گفت «بابا» گریه کردم؛
با خاطرات مشک و سقّا گریه کردم

با خنده رفتم کربلا اما از آنجا
تا شام را صحرا به صحرا گریه کردم

هم کربلا هم کوفه هم دروازه‌ی شام
نام تو را بردند هر جا گریه کردم

گفتم تو را قدر دو دنیا دوست دارم
آنقدر زد قدر دو دنیا گریه کردم

از کاروان وقتی که جاماندم، برایت
با هر نفس همپای زهرا گریه کردم

دیدم رباب آهسته دارد میکشد باز،
بر خاک با انگشت، دریا ، گریه کردم…

بر داغ گوش و گوشوار و زخم پهلو
تا درد دست و تاول پا گریه کردم

با گریه گفتم ای علی اکبر کجایی؟
بر صورتم زد بیشتر تا گریه کردم

تو روی نی بودی و زجر بی‌مروت
با نیشخند آمد من امّا گریه کردم

 میثم کاوسی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا