شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)
تیر آمد و درست به حلقت فرو نشست
تیر آمد و درست به حلقت فرو نشست
در سینه ام دومرتبه رازی مگو نشست
جایی که بوسه گاه من و مادر تو بود
باور نمی کنم پر تیر عدو نشست
ششماهه ام بگو چه شد اینگونه میروی
“بابا” نگفتی آرزویش در گلو نشست
از بس شتاب تیر سه شعبه زیاد بود
یک چشم هم زدن به گلویت فرو نشست
می خواستم ببوسمت آرام و بی صدا
یک تیر روی حلق تو با های وهو نشست
یک یک تن تمام حرم سرخ می شود
چون که علم ز دست بلند عمو نشست
محمد حسن بیات لو